فیل و طناب
يه روزي فيل كوچولو تصيم گرفت با دوستش طناب كوچولو
بره دنبال دوستش زرافه كوچولو
اونقدر دويدند و دويد ن تا رسيدن به يه دره ولي حواس فيل كوچولو جمع نبود
كه يهو افتاد توي دره و خرطوم درازش زخمي شد.
دوستش طناب كوچولوهم براي كمكش رفت پايين دره
و بهش گفت: ناراحت نباش من الان خودمو به پاي تو گره مي زنم
بالاي دره مي برمت و اين كاررو كرد و فيل كوچولو رو
نجات داد و فيل كوچولو هم بهش گفت :خيلي ممنون كه منو
نجات دادي و دوباره رفتن و رفتن تا به خونه زرافه رسيدن و
فيل كوچولو همه ماجرا رو براي زرافه كوچولو تعريف كرد
و كلي باهم بازی کردن
۱۳۹۲
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی