یه روزی خرگوش کوچولو تصمیم گرفت با قورباغه دوستش بره تفریح و گردش پس رفت در خونه قورباغه کوچولو وصداش کرد و گفت: قورقوری قور قوری هم گفت:بله خرگوش کوچولو خرگوش کوجولو هم گفت:من اومدم باهم بریم گردش و تفریح قورباغه کوچولو هم گفت:یه دقیقه کار دارم الان زودی بر می گردم. خرگوش کوچولوهم صبر کرد و یک دقیقه ای گذشت تا اینکه قور قوری اومد خرگوش گوجولو هم گفت:زودتر بریم قور قوری آخه داره شب می شه. بعد دوتایی رفتن و رفتن تا به پارک رسیدن و شاد و خندون و خوشحال تاب و سرسره بازی کردن و قبل اینکه شب بشه به خونه برگشتند... 21بهمن 90